مثل اینه که از خواب بپری، بلند شی بری یه سیگار بکشی، برگردی که بخوابی، ببینی خودت رو تخت خوابیدی، یه نگاه به خودت و اون خودی که رو تخت خوابیده بندازی و دوزاریت بیفته که مرده ای ...

نگاهت بیفته به خودی که مثل یک تکه گوشت روی تخت ولو شده و دستت که آویخته از تخت ، آنقدر به حرکت پاندولی اش ادامه می ده تا بایسته .....

حتی آنقدر بدبختی که نفهمیدی مردنت رو ، کی مردنت رو ، چرایی مردنت رو...

□□□□

اونوقت تو می پرسی حالت چطوره؟؟؟؟

بی خیال ! خوبم!