برگ صد و چهل و سوم :....
خدای توانا این کشور را بپاید از دشمن ، از خشکسالی و از دروغ
به این سرزمیــن نیاید نه دشمــن ، نه خشکسالــی و نــــه دروغ
" فرازی از سنگ نبشته داریوش"
خیلی فکر کردم که شاید آغاز کردن یک متن با این جمله درست نباشه و خواننده رو از ادامه خواندن مطلب منصرف کنه ولی هر چی سعی کردم نتونستم جایگزینی براش پیدا کنم . به هر حال با همین جمله شروع می کنم که سال 1388 سال خوبی که نبود هیچ بلکه سال خیلی خیلی تلخی بود . فشارهای سیاسی ، بحران اقتصادی ، مشکلات اجتماعی .... ( که دیگه وارد جزییات شدن نداره و همگی با گوشت و استخوونمون لمسش کردیم ) و البته زندگی شخصی خودم که اونهم تعریفی نداشت و سرشار از انتظار گذشت .
میگن " پایان شب سیه ، سپید است " با این امید سال 1389 رو تبریک میگم و سال سرشار از دستاوردهای شیرین سیاسی و اجتماعی و شخصی برای تمام ایرانیان ایران دوست آرزو می کنم . سال نو مبارک.
سال سبزی داسته باشید ...
پ .ن : خیلی سعی کردم یک سایت فیلتر نشده پیدا کنم عکس فوق رو توش بذارم تا همه بتونن ببینن ولی نشد که نشد ، امیدوارم بتونید با کمک فیلتر شکن عکس روببنید . ( این هم از مزایای سال ۱۳۸۸ بود تا قبلش میشد عکس اپلود کرد حداقل !!!!)