برگ صد و سی و چهارم :....
به مناسبت روز خبرنگار ، تقدیم به تمام خبرنگاران و روزنامه نگاران در بند در سراسر جهان .
عالیجناب
هر روز
با دهان فراخش با ما سخن می گوید
و طنین صدایش
از فراز کوهها و دره ها و دریاها
میگذرد
و هر از چندگاهی
شباهنگام
مردانی از جنس سیاهی به خانه ما می آیند
دشنه ای به گلوگاه شمعدانی پشت پنجره
میگذارند
و دفتر کوچک خاطرات مرا
به یغما می برند
تا قطره اشکی را
که شبی بر آن چکیده است
به سلابه کشند.
"علی محمد نجاتی "
+ نوشته شده در شنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۸ ساعت 9:53 توسط باران
|