در منتهاي صبوري به انتهاي صبوري رسيده ام فرياد !!!
پ . ن : از همه دوستانی که برام کامنت میذارن ممنونم فقط خواهش می کنیم اگه میشه کامنتتاتون رو همیجا بذارین مگر اینکه واقعا خصوصی باشه ، چون من دیر به دیر به صفحه اصلی و نظرات تایید نشده سر می زنم ، متوجه نظراتتون نمیشم و نمی تونم جواب بدم و شرمنده می شم .
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۸۷ ساعت 16:46 توسط باران
|
اگر قلبم را برايت گشودم از اين بود كه مي خواستم در حضور تو گم نشوم تفاوت آدم ها در دردهايشان است دردهايم را برايت باز مي گويم تا بداني عظيم ترين رسالت انساني را چه نجيبانه بر شانه هاي نحيفم به پايان مي برم تنديس نيستم كه هرزه بخندم لبخندم ترجمان رنج هاي ناگفته است مرا به نام بخوان!!!